در این دلنوشته آمده است:

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً

نفس مطمئنه، سید همنفس شهادت، مجاهد سرافراز آزمون‌های متواتر، سبکروح عاشق، سید مقاومت، به محبوب ازلی پیوست.

معراج از متن خون و به رسم حسین، مولای و مصباح زندگیش، چهره ارغوانی و بدن پاره پاره، به بارگاه دوست پر گشودن، آرمان‌ و آرزویش بود.

 سی سال، عاشقانه و عارفانه چشم به راه شهادت داشتن، سی سال در نجوا و تهجد، در اشک آمیزترین لحظه‌ها وصال خواستن و در هدیه دادن فرزند شهیدش سید هادی، پیوستن به او را طلبیدن، شیوه و سلوک زندگیش بود.

 سید حسن نصرالله به حاج قاسم و عماد مغنیه پیوست. به همه شهیدانی که آغوش گشوده بودند آمدنش را. سید حسن، فواره ی رگ‌هایش را گشود تا در رگ رگ مجاهدان و مبارزان لبنان و فلسطینی امتداد یابد، در بازارگاه جهان، جان به والاترین مشتری _ پروردگار_ بخشید تا بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ، سهم او باشد و بهشت سرسبزی که در امتداد خون طیب و مطهرش خواهد رویید.

 شهید سید حسن نصرالله، زنده‌تر از پیش، پیشاروی قافله ی فاتحان قدس، پرچم در کف حضور دارد. این وعده تخلف ناپذیر الهی است که خون شهید گم نمی‌شود و باغستان خرم فردا و زنگ دلنواز جرس آزادی با دست شهیدان نواخته و ساخته می‌شود. سَیَهْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ .

 خون شهید، آینه فردا را روشن‌تر شفاف‌تر مقابل نگاه‌های خواهد نمود. سید نصرالله هست و در رجعت دوشا دوش مولایش مهدی عجل الله خواهد آمد. آن روز دیر نیست.

الیس الصبح بقریب؟

خون مظلومانه سید حسن، پیروزی را نزدیک‌تر خواهد ساخت. ان‌شاءالله»